کد مطلب:28757 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:139
گفتم:ای اُمّ المؤمنین! ما در میان كشتگان، ذو ثُدَیَّه را یافتیم. عایشه آهی از نهاد بركشید (یا نفسی [ از سر ناراحتی] كشید) و گفت:«آن كه گواهی را بپوشانَد، همراهِ كسی است كه گواهی نادرست دهد. [ پس من كتمان نمی كنم و می گویم: ] از پیامبر خدا شنیدم كه فرمود:«این گروه را بهترینِ امّتم می كشد».[1]. 2642. شرح نهج البلاغة - به نقل از مسروق -:آن گاه كه عایشه شنید علی علیه السلام ذو ثُدَیّه را كشته، به مسروق گفت:خداوند، عمرو بن عاص را بكشد! او به من نوشت كه ذو ثُدَیّه را در اسكندریه كشته است. هَلا كه او نمی تواند مرا از آنچه در دل دارم، باز دارد تا بگویم كه از پیامبر خدا شنیدم كه فرمود:«ذو ثُدَیّه را بهترینِ امّتم پس از من، می كشد».[2]. 2643. شرح نهج البلاغة - به نقل از مسروق -:عایشه مرا گفت:تو از فرزندان من و از محبوب ترینِ ایشان نزد منی. آیا از آن ناقصْ دست (ذو ثُدَیّه ) خبری داری؟ گفتم:آری؛ علی بن ابی طالب او را بر كناره نهری كشت. بالا دست آن، نهرِ تامرّا و فرو دستش نهروان نام دارد، میان لخاقیق[3] و طرفاء.[4]. عایشه گفت:برای من گواهانی بر این خبر بیاور. پس مردانی را آوردم و ایشان نزد وی، این خبر را گواهی دادند. سپس به عایشه گفتم:به حقّ صاحب این مزار (پیامبر صلی الله علیه وآله ) از تو می خواهم كه بگویی درباره اینان (خوارج ) از پیامبر خدا چه شنیدی؟ عایشه گفت:آری. از او شنیدم كه فرمود:«ایشان، بدترینِ مردم و بدترینِ موجودات هستند؛ و بهترینِ مردم و بهترین آفریدگان و آن كه جایگاهش از همه امّت به خداوند نزدیك تر است، آنان را می كشد».[5].
2641. السّنّه - به نقل از ابوسعید رقاشی -:نزد عایشه رفتم؛ او گفت:ابو الحسن را چه می شود كه یاران قرآن خوانِ خویش را می كشد؟